نظام آموزشی آلمان

بازدید: 1223 بازدید

نظام آموزشی آلمان

نظام آموزشی آلمان

 

 

نظام آموزش و پرورش کشور آلمان عمدتاً حالت ایالتی و استانی دارد و دولت فدرال در تعیین و تصمیم‌گیری راجع به آن نقش اندکی ایفا می‌کند. آموزش در این کشور با کودکستان یا (Kindergraten) آغاز می‌شود.

جالب است بدانید که هم واژه (کودکستان) و هم ابداع این شیوه آموزشی توسط آلمان‌ها انجام پذیرفت.

واژه (Kindergraten) {ترجمه تحت اللفظی آن باغ کودکان است} امروزه در ادبیات آموزشی جهان بسیار شناخته شده و آشناست.

این دستاورد آموزشی، یادگار فردریش فروبل (Friedrich Froebel) (1852 ـ ۱۷۸۲) است

اما جالب است بدانید که دوره کودکستان در آلمان اجباری نیست و حالتی کاملاً اختیاری دارد اما این دوره برای همه کودکان بین سه تا شش سال در دسترس می‌باشد.

بعد از این دوره حضور در مدرسه برای ۱۰ تا ۱۳ سال اجباری می‌شود و آلمان از کشورهایی است که آموزش و پرورش رایگان در آن حالت اجباری دارد.

آموزش خصوصی و خارج از چارچوب نظام آموزشی تنها در شرایطی مجاز است که توسط آموزگاران مجرب و صاحب صلاحیت انجام گیرد.

آموزش ابتدایی عمدتاً چهارسال به طول می‌انجامد و مدارس دولتی در این دوره طبقه بندی شده نیست و همه آموزش‌ها حالت یکسان دارد.

اما در دوره دبیرستان مدارس به چهار نوع کلی تقسیم می‌شوند که دانش‌آموزان برمبنای استعدادهای خود و مشاوره تحصیلی آموزگارانشان به یکی از آن‌ها هدایت می‌شوند.

این چهار نوع دبیرستان عبارتند از:

 

۱ـ آموزشگاه‌های عالی (Gymnasium)

 

با استعدادترین دانش‌آموزان به این مدارس راه می‌یابند تا برای ورود به دانشگاه آماده شوند.

 

۲ـ مدارس (Realschule)

 

این مدارس طیف وسیع‌تری از دانش‌آموزان را در بر می‌گیرد و دانش‌آموزان متوسط به آن راه می‌یابند.

 

۳ـ مدارس (Hauptschule)

 

این مدارس دانش‌آموزان را برای آموز‌ش‌های فنی و حرفه‌ای آماده می‌کند.

 

۴ـ مدارس جامع (Gesamtschule)

 

این مدارس آمیزه‌ای از سه نوع مدرسه قبلی است.

 

برای ورود به دانشگاه، دانش‌آموزان دبیرستانی می‌بایست در امتحان ورودی یا کنکوری که (Abitur) نامیده می‌شود شرکت کنند. دانش‌آموزان دارای دیپلم فنی و حرفه‌ای نیز می‌توانند در این آزمون شرکت کنند.

 

نظام ویژه‌ای برای کارآموزی که Duale Ausbidung نام دارد به هنرآموزان فنی و حرفه‌ای این اجازه را می‌دهد تا در یک شرکت به هنرآموزی و کسب تجربه مشغول شوند.

 

کشور آلمان گرچه دارای پیشینه قوی آموزشی است اما دارای ضعف‌هایی نیز می‌باشد.

به عنوان مثال در تست  PISA (پیشرفت آموزشی دانش‌آموزان) ضعف‌های نظام آموزشی آلمان در برخی دروس و زمینه‌ها مشخص گردید.

به عنوان مثال در سال ۲۰۰۰ آلمان در درس (خواندن) در رتبه بیست و یکم و در درس ریاضیات و علوم طبیعی در رتبه بیستم از بین سی و یک کشور شرکت کننده در این تست قرار گرفت که نشان دهنده نیاز به بازنگری و اصلاح در این زمینه‌ها بود.

 

 زندگی دانش‌آموزی در آلمان

 

گرچه دانش‌آموزان آلمانی با دیگر دانش‌آموزان سراسر دنیا تفاوت‌ چندانی در نوع زندگی تحصیلی ندارند

اما برخی تفاوت‌ها نیز محسوس می‌باشد. البته برخی تفاوت‌ها در بین ۱۶ ایالت آلمان هم به چشم می‌خورد که حالت منطقه‌ای دارند

اما تفاوت‌های عمده زندگی تحصیلی در آلمان و نکات برجسته آن به شرح زیر است:

 

۱ . هر گروه از دانش‌آموزان که متولد یک سال باشند (هم سن باشند) در یک کلاس قرار می‌گیرند و تشکیل کلاسی را می‌دهند که تا پایان دبستان (سال اول تا چهارم) ثابت می‌ماند.

این ثابت ماندن ترکیب دانش‌آموزان کلاس در مدارس عالی (سال پنجم تا ششم) و انواع دیگر مدارس هم کماکان به چشم می‌خورد.

 

۲ . البته برخی تغییرات هم ممکن است که رخ بدهد، به عنوان مثال در کلاس‌های زبان، ممکن است کلاس به دو یا سه گروه تقسیم شوند.

 

۳ . بیشتر موضوعات درسی (مانند علوم، هنر، موسیقی و ….) در کلاس درس دانش‌آموزان که همانند اتاق خانه آن‌ها می‌ماند برگزار می‌گردد؛ دانش‌آموزان در کلاس خود می‌مانند و معلم‌ها کلاس خود را تغییر می‌دهند. این موضوع تا سال یازدهم ادامه می‌یابد.

 

۴ . معمولاً در مدارس آلمان هیچ نیروی حفاظتی و انتظامی وجود ندارد؛ البته در برخی مدارس هم ممکن است چنین نیروهایی وجود داشته باشند.

اما عمدتاً دانش‌آموزان بزرگتر با تشکیل گروه‌هایی وظیفه مراقبت از دانش‌آموزان جوان‌تر را به خصوص در اموری همانند عبور از خیابان و … برعهده می‌گیرند.

 

۵ . در مدارس آلمان گاهی اوقات خدمات پزشکی هم موجود است و دانش‌آموزان در آنجا از کمک‌های اولیه بهره‌مند می‌شوند.

 

۶ . عمدتاً دو دانش‌آموز بر روی هر میز تحریر می‌نشیند. این میزها عمدتاً به صورت نیم دایره یا دیگر اشکال هندسی چیده و مرتب می‌شوند. در زمان امتحانات، میزها به صورت خطی چیده می‌شود و برای جلوگیری از تقلب بر روی هر میز فقط یک دانش‌آموز می‌نشیند.

 

۷ . رابطه بین معلم و دانش‌آموز و والدین و معلم‌ها کاملاً راحت و به دور از تشریفات است، این رابطه گاه حالت نیمه رسمی به خود می‌گیرد. (این نوع از رابطه گاهی دشواری‌هایی هم دارد به ویژه برای خارجی‌ها که با این شیوه مانوس نیستند).

 

۸ .  معمولاً چیزی به نام اونیفورم یا لباس خاص مدارس به چشم نمی‌خورد. اما اصل پوشیدگی می‌بایست رعایت گردد از جمله پوشیدن لباس‌های کوتاه، صندل و یا لباس‌های دارای سوراخ و پارگی ممنوع است.

 

البته برخی مدارس برای خود اونیفورم‌هایی طراحی می‌کنند اما در مجموع این پوشش‌ها به آن حالت رسمی که در انگلستان به چشم می‌خورد نمی‌باشد.

 

۹ . شروع به کار مدارس ساعت هفت و نیم یا هشت صبح است و کلاس‌ها عمدتاً ساعت ۱۲ ظهر به پایان می‌رسد. آموزش در سطوح پایین تر همیشه قبل از زمان ناهار به پایان می‌رسد. اما در سطوح آموزشی بالاتر کلاس‌های بعدازظهر نیز مرسوم است.

 

۱۰ . بعد از هر کلاس بسته به نوع مدرسه زنگ تفریحی حدود ۵ تا ده دقیقه به دانش‌آموزان داده می‌شود. برای مدارسی که قبل از ساعت یک و نیم بعد از ظهر به پایان می‌رسند عمدتاً زمان صرف ناهار در نظر گرفته نشده است. اما در مدراسی که کلاس‌های بعدازظهر در آن‌ها دایر می‌شود، حدود ۴۵ دقیقه تا ۹۰ دقیقه زمان صرف غذا و استراحت در نظر گرفته می‌شود.

 

۱۱ . در بعضی مدارس به جز زمان استراحت ۵ تا ۱۰ دقیقه‌ای بین هر زنگ، در زنگ‌های دوم و چهارم یک زمان استراحت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه‌ای نیز به دانش‌آموزان داده می‌شود.

 

۱۲ . در مدارس دولتی آلمان هر زنگ تدریس دقیقاً ۴۵ دقیقه است. هر موضوع درسی معمولاً دو تا سه زنگ در هفته تدریس می‌شود. (درس‌های اصلی مانند ریاضیات، انگلیسی یا آلمانی چهار تا شش نوبت در هفته تدریس می‌شوند).

بیش از دو نوبت پیاپی از هر درس نیز رایج نمی‌باشد. شروع هر کلاس و خاتمه آن معمولاً به وسیله یک زنگ یا دیگر علامت‌های شنیداری به دانش‌آموزان اعلام می‌شود.

 

۱۳ . امتحانات عمدتاً حالت تشریحی دارند تا تستی. تا پایه یازدهم، امتحانات معمولاً شامل بیش از سه بخش مجزا از هم نمی‌شود.

این در حالی است که بیشتر امتحانات سال‌های اولیه دبیرستان معمولاً بیش از ۹۰ دقیقه به طول نمی‌انجامد. اما آزمون‌های پایه یازدهم تا سیزدهم ممکن است تا چهار زنگ بدون وقفه و زمان استراحت هم به طول بیانجامد.

 

۱۴ . در همه نوع از مدارس، دانش‌آموزان باید یک زبان خارجی بدانند. ( در تقریباً تمامی موارد این زبان انگلیسی است) و آموزش زبان حداقل ۵ سال به طول می‌انجامد.

آموزش زبان انگلیسی در مدارس عالی حالت فشرده‌تر و جدی‌تری دارد.

دانش‌آموزانی که در مدارس Hauptschule حضور می‌یابند عمدتاً به سطح صحبت کردن روان نمی‌رسند. در مدارس عالی دانش‌آموزان می‌توانند به جز زبان انگلیسی زبان‌های فرانسه و یا لاتین را نیز در پایه پنجم به صورت اختیاری و در پایه ششم یا هفتم به عنوان زبان دوم اجباری انتخاب کنند.

بعضی از مدارس عالی زبان سومی را نیز آموزش می‌دهند که عمدتاً اسپانیایی، ایتالیایی، روسی یا یونانی کهن است.

 

۱۵ . تعداد بسیار اندکی از مدارس دارای بخش سیگار کشیدن هستند که بخش کوچکی از حیاط مدرسه است و دانش‌آموزان بالای سن ۱۶ سال مجازند در آن قسمت از مدرسه در ساعات تفریح سیگار بکشند.

 

۱۶ . از آنجا که مدارس دولتی حالت فضای عمومی را دارند مشمول قانون ممنوعیت استعمال دخانیات هستند و کشیدن سیگار در این امکان به طور کامل ممنوع است و از معلمان نیز خواسته می‌شود در مدرسه و محیط اطراف آن به هیچ وجه سیگار نکشند.

 

۱۷ . دانش‌آموزان هجده ساله و به بالا در بسیاری از مدارس مجازند تا مدرسه را در طول زنگ‌های تفریح ترک کنند. مسئولان مدارس و معلمان معمولاً از خروج دانش‌آموزان جوان‌تر به خارج از مدرسه و یا ورود افراد بیگانه به داخل مدرسه ممانعت می‌کنند.

 

۱۸ . مرتب کردن کلاس درس و حیاط مدرسه معمولاً وظیفه دانش‌آموزان است. به جز دانش‌آموزانی که داوطلب انجام این امور باشند، بقیه دانش‌آموزان نیز می‌بایست به طور گردشی در این امر شرکت کنند.

 

۱۹ . بسیاری از مدارس برای فعالیت‌های فوق برنامه یا خارج از ساعت درسی دارای کلوپ‌ها و باشگاه‌هایی هستند که عمدتاً به موسیقی، ورزش و تئاتر می‌پردازد اما حضور در این کلوپ‌ها الزامی و اجباری نیست.

 

۲۰ . روزنامه‌های دانش‌آموزی که تا آخر قرن بیستم خیلی رایج بود این روزها چندان رواج ندارند و با فارغ‌التحصیل شدن دانش‌آموزان گروه، انتشار آن روزنامه نیز متوقف می‌شود.

جالب است بدانید بودجه این روزنامه‌های دانش‌آموزی از طریق جذب آگهی تامین می‌شود.

 

سال تحصیلی

 

سال تحصیلی معمولاً پس از تعطیلات تابستانی آغاز می‌شود. (این تعطیلات از یک ایالت به ایالت دیگر متفاوت است و معمولاً از انتها یا نیمه آگوست آغاز می‌شود و به دو نیمسال تقسیم می‌شود.)

غالباً تعطیلات ۱۲ هفته به طول می‌انجامد که این تعطیلات به جز تعطیلات رسمی کشور آلمان است.

 

تعداد روزهای تعطیل در ایالت‌های مختلف، تفاوت دارد اما معمولاً مدارس ۶ هفته در تابستان و ۲ هفته نیز برای تعطیلات کریسمس تعطیل می‌باشند.

دوره بعدی تعطیلات در بهار (معمولاً در اطراف روز جشن شکرگزاری) و پاییز (تعطیلات سنتی دروی محصول که سابقاً کشاورزان فرزندان خود را برای کمک در دروی محصولات کشاورزی نیاز داشتند) است.

 

تحولات جدید

 

بعد از انتشار نتایج PISA (برنامه جهانی پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان) و آشکار شدن ضعف‌های نظام آموزشی آلمان در قیاس با دیگر کشورها، برخی تغییر و تحولات در پیکره نظام آموزشی این کشور آغاز گردیده و مباحث فراوانی در این زمینه انجام گرفته است که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

 

۱ـ تدوین استانداردهای فدرال برای تعیین کیفیت تدریس

 

۲ـ جهت‌گیری تربیت معلم به سوی برنامه‌های عملی‌تر

 

۳ـ انتقال برخی مسئولیت‌های وزارت آموزش و پرورش به مدارس محلی

 

 نسبت به دهه ۱۹۹۰ میلادی، در سال‌های پس از ۲۰۰۰، برخی تغییرات در مدارس آلمان رخ داده که عبارتند از:

 

۱ـ آغاز تدریس دوزبانه برخی دروس

 

۲ـ تلاش برای تدریس به شیوه‌های مختلف آموزش

 

۳ـ مجهز کردن تمامی مدارس به رایانه و دسترسی به اینترنت

 

۴ـ تدوین فلسفه و اهداف آموزشی خاص هر مدرسه محلی تا بتوان آن‌ها را به طور منظم ارزیابی کرد.

سیاستهای آموزشی

 

اگر کودک در حد مدرسه نباشد،اگر قادر به یادگیری زبآن‌های خارجی نباشد و اگر استعداد یادگیری مسائل التزامی‌را نداشته باشد، پی در پی مردود خواهد شد

و مکررا ً با شکست مواجه خواهد شد و در نتیجه رشد شخصیتی کودکان دچار مشکل خواهد شد.آن‌ها پی در پی شکست را تجربه می‌کنند و هیچ تجربه موفقی ندارند.

در نتیجه، ما معتقدیم که کودکانی را که در حد مدرسه نیستند نباید به مدارس فرستاد. این دسته از کودکان باید هر چه سریعتر تحت تعلیماتی با روش‌های آموزش مناسب قرار گیرند.

کلیه دست اندرکاران سیستم آموزشی آلمان نقش تفاوتهای فردی را در توانائی افراد عملا ً تایید کرده‌اند.

روش‌های آموزشی متفاوت در سیستم آموزشی آلمان انعکاسی است از این باور اجتماعی و سیاسی که توانایی فردی و هوش در همه افراد یکسان نیست.

جداسازی متعصبانه دانش‌آموزان و فرستادن آنان به مدارس مختلف از این تفکر نشات می‌گیرد که یک جامعه برای دستیابی به موفقیت و پیشرفت به نخبگان تحصیلکرده و نیروی کار ماهر نیاز داشته و نیازهای آموزشی این دو گروه کاملا ً با یکدیگر متفاوت است.

اغلب دانش‌آموزان باید تحت آموزش عملی قرار گیرند که سبب می‌شود به عنوان قشر مولد در جامعه فعالیت کنند.

براین اساس، بهترین و باهوش ترین دانش‌آموزان باید بر اساس روشی منظم بر پایه رشته‌های کلیدی و مهم تئوریک تعلیم یافته تفکر منطقی را بیاموزند، سوال بپرسند و برای حل مشکلات بطور مستقیم عمل نمایند.

به این ترتیب دانش‌آموزان آمادگی تحصیل در دانشگاه را خواهند یافت و دانشگاه سبب می‌شود که برای قبول مسئولیت در جامعه و سر انجام رهبری جامعه آلمان مهیا گردند.

عموما ً در ایالتهایی که از نظر سیاسی محافظه کارترند، به ویژه ایالت‌های جنوبی،تفاوت میان روش‌های آموزشی نسبت به دیگر مناطق کشور ملموس‌تر است.

در ایالت‌هایی که طی دهه‌های اخیر تحت تاثیر حزب دموکرات اجتماعی قرار گرفته‌اند، .اعتقاد به اجرای سیستم بازتر، سبب گردیده است تا انعطاف پذیری و همکاری بیشتری میان روش‌های آموزشی به وجود آید.

طبقه بندی سنتی مدارس سطوح پایین‌تر متوسطه در این ایالت‌ها همچنان به قوت خود باقی است اما اضافه شدن مدارس جامع نشاندهنده نیاز به تغییر در سیستم آموزشی است.

علاوه برعقاید سیاسی مختلف که برخی تغییرات را در سیستم آموزشی آلمان بوجود آورده است، جامعه آلمان و سیستم مدارس آن از افزایش تنوع فرهنگی تاثیر پذیرفته‌اند.

 

آموزش پایه

 

سیاستهای آموزشی

 

کودکان آلمانی در سن شش سالگی برای گذراندن مدت زمان ۴ سال آموزش ابتدایی نخستین وارد مدرسه می‌شوند.

در این مدارس محیطی تربیتی آموزشی و اجتماعی برای کودکان آلمانی فراهم گردیده است.

در مقایسه با مقاطع آموزشی بالاتر، این مدارس بسیار مساوات طلب می‌باشند. 

 کودکان تحت کنترل شدید قرار نگرفته و بخاطر استعدادشان دسته بندی نمی‌شوند. هدف مدارس ابتدایی پرورش کامل استعدادهای نهفته هر کودک است. 

 معلمان مدارس ابتدایی باور دارند که این مسئولیت آن‌ها است که به شناسایی کودکان ضعیف‌تر مبادرت نموده و به آن‌ها در زمینه درسی یاری برسانند. 

 معلمان زمانی را برای کمک به دانش‌آموزان ضعیف‌تر چه در کلاس و چه بعد از کلاس اختصاص می‌دهند. 

 آموزگاران به منظور بالابردن راندمان کلاس و برقراری ارتباط میان دانش‌آموزان و معلمان، اغلب همان گروه از دانش‌آموزان را به مدت یک سال درس می‌دهند

و بسیاری از معلمان و مدیران متذکر شدند که مدارس سعی می‌کنند یک معلم با همان کلاس از پایه اول تا پایه چهارم باقی بماند بنا به اعتقاد  معلمان این عمل توانایی آنان در جهت دنبال کردن پیشرفت تحصیلی هر دانش‌آموز را افزایش داده و شرایط را برای حمایت شخصی از آنان فراهم می‌سازد.

اگر معلم ضعف درسی کودک را تشخیص دهد، کودک ممکن است یکسال از درس عقب بیفتد چون ممکن است ضعف درسی با ورود به کلاس بالاتر بیشتر شود.

 به طبق آموزشی مقطع آموزش پایه تصمیم یک پایه درسی باید با جلب موافقت مسئولان مدارس صورت  گیرد. با وجود اینکه در خصوص ابقاء تحصیلی دانش‌آموزان در یک پایه درسی نارضایتی‌هایی وجود دارد، 

 اما افت تحصیلی در کلاس پیشین ننگ محسوب نمی‌شود. در عوض یک روش مهم برای پیشرفت به شمار می‌آید و با نظر مثبت کودک نسبت به آن انجام می‌شود اگر چه برای توانبخشی به کودکان ناتوان کارهایی صورت می‌گیرد، اما بیشتر آن‌ها به مدارس ویژه و نه مدارس معمولی فرستاده می‌شوند.

مطابق سیاست‌های آموزش کشور مدرسه باید تجربه‌ای لذت‌بخش برای کودک باشد از این روی برقراری ارتباط با کودکان الزامی است.

در این راستا، معلمان متذکر شدند که بازی‌های کلاسی که مشتمل بر تمرینات درسی به منظور جلب نظر و علاقه دانش‌آموزان صورت می‌گیرد.

شایان ذکر است که این سیاست طی دو سال اول آموزش کودک معمول است. آن‌ها عقیده دارند که آموزش رفتارهای اجتماعی جزء مهمی‌از برنامه آموزشی کودکان در مدارس پایه می‌باشد.

بنا به اعتقاد بسیاری از کارگروهی موثر بوده و تدریس خصوصی به‌عنوان مکمل آموزش کلاسی در جهت بالا بردن سطح روابط اجتماعی و به منظور آسان کردن فرآیند یادگیری می‌باشند مورد تاکید می باشد.

آموزش مسئولیت پذیری به‌عنوان یک هدف مهم مطرح شده و معلمان وظایف کلاسی مانند آب دادن به گیاهان یا خارج کردن شیشه‌های شیر در ساعات تغذیه برای بالا بردن مسئولیت پذیری دانش‌آموزان را به آن‌ها تکلیف می‌کنند.

مفهوم نمره به عنوان معیاری نمایانگر عملکرد کلاسی به دانش‌آموزان پایه دوم و سوم آموخته می‌شود،   بنابراین وقتی آن‌ها وارد پایه چهارم می‌شوند کاملا از سیستم نمره دهی آگاهی دارند.

معلمان سبک آموزش کلاسی را نیز در پایه چهارم تغییر می‌دهند، آن‌ها شروع به آموزش دروسی می‌کنند که جنبه نظری بیشتری داشته باشد.

در این زمان همچنین از تعدادی برنامه‌های آموزشی کاسته می‌شود تا دانش‌آموزان پایه چهارم جهت ورود  مقطع آموزش مقدماتی متوسطه آماده شوند. در واقع معلمین بر جدا سازی کودکان از محیط آرام ولی پر دغدغه مدارس ابتدایی مبادرت می‌نمایند.

در پایان مقطع  چهارم کودکان  از مدارس ابتدایی به یکی از چندین مدارس مقدماتی متوسطه راه می‌یابند. معلمین پایه یکی از این مدارس را به دانش‌آموزان پیشنهاد می‌کنند. با این حال تصمیم گیری نهایی توسط والدین کودکان صورت می‌گیرد. 

 

ارزیابی تحصیلی

 

سیستم  نمره دهی

 

دانش‌آموزانGymnasium  بین دو و چهار آزمون‌ کلاسی هر نیمسال در دروس انگلیسی، آلمانی و ریاضی و درزیست‌شناسی هر نیمسال دو آزمون‌ دارند

ودر سایر دروس در هر نیمسال یک آزمون‌ دارند یا هیچ آزمون‌ی ندارند مثل موسیقی، جغرافی، تاریخ معلمان بطور دوره‌ای از دانش‌‌آموزان می‌خواهند برنامه تکالیف را بطور شفاهی مرور کنند و سپس آن‌ها را براساس نوع ارائه‌شان طبقه بندی می‌کنند.

به هر حال آزمون‌های شفاهی به‌عنوان یک وسیله ارزیابی هم برای بالا بردن سطح به پایه۱۳ عمل می‌کنند و هم اینکه دانش آموزان را برای آزمون‌Abiutr آماده می نمایند.

دانش‌آموزان ایالت های مرکزی و جنوبی دوبار در سال کارنامه دریافت می‌کنند.

گزارشات شامل نمره‌های انظباط شخصی و نظریه عمومی‌درباره همکاری، رفتار و توانایی دانش‌آموزان در پایه‌های۵الی۱۰ می‌باشد. 

قاعده نمره دادن در ایالت مرکزی ۵۰ درصد برای آزمون‌های شفاهی و ۵۰ درصد برای آزمون‌های اصلی و آزمون‌های کلاسی می‌باشد.

بسیاری از معلمان متذکر شدند که تلاش می نمایند تا نوع سئوالات آزمونهای کلاسی بر اساس تشابه سئوالاتی باشد که دانش آموزان درآزمون Abitur  با آنها روبرو خواهند شد.

مدارس Gesamtschule   در تمامی ایالتهای کشور وجود ندارد. برعکس مدارس مقدماتی متوسطه سنتی،مدارسGesamtschule  به پذیرش از دانش‌آموزانی با استعداد‌های مختلف مبادرت می‌نماید.

از آموزش ۲ سال نخست این مدارس (پایه‌های ۶ و ۵ ) تحت عنوانForderstufe   نامیده می‌شود. این مقطع تحصیلی دوران جهت‌یابی بوده و طی آن اقدامات چندانی در خصوص توانایی‌های دانش‌آموزان صورت نمی گیرد.

به هرحال در پایه‌های ۷ و ۸، دانش‌آموزان اغلب آموزش‌هایی در سطح ابتدایی یا پیشرفته دریافت نموده و در پایه نهم وارد سیستم سه‌گانه تحصیلی می‌شوند.   

این سیستم به این منظور طراحی شده است تا به دانش‌آموزان اجازه دهد دوره‌های مناسب را بر اساس سطح تواناییشان بگذرانند. مثلا یک دانش‌آموز که در ریاضی قوی است در دوره ریاضیات A  یا B   قرار خواهد گرفت، همان دانش‌آموز اگر در آلمانی ضعیف باشد در کلاس‌های سطح C   آلمانی قرار می‌گیرد.

اغلب دانش‌آموزان Gesamtschule   که به ادامه تحصیلات خود در پایه‌های ۹ یا ۱۰ مبادرت می‌نمایند، از Hauptschule   یا Realschule   گواهی نامه دریافت می‌کنند.

این دانش‌آموزان بر اساس محل اخذ گواهی‌نامه  برای آموزش یا اشتغال در مراکز مختلف معرفی می‌شوند. دانش‌آموزانی که دوره‌های پیشرفته پایه ۱۰  Gesamtschule  مشتمل بر دو زبان خارجی را با موفقیت پشت سر گذارند، به منظور تحصیل در Abitur   یا Gymnasium   معرفی می‌شوند.  

دو منشا اولیه توانایی، درکلیه مدارس مقدماتی متوسطه هوش ذاتی و حمایت خانوادگی ذکر شده است.   

به هر حال در زندگی دانش‌آموزان خارجی عوامل محیطی در کنار حمایت خانواده اغلب به عنوان عامل بسیار مهم تأثیر گذار در توانایی مد نظر بوده اند.  

این فاکتورهای محیطی مکررا در زندگی جمعیت دانش‌آموزی در grrends chule و‌هاپت شول جایی که بالاترین درصد دانش‌آموزان خارجی را دارد،   مشهود می‌باشد.

در مدارس مقدماتی متوسطه،  معلمان بیشتر راجع به هوش ذاتی،   علاقه دانش‌آموزان به مطالب و انگیزه یادگیری به عنوان عواملی که نقش بزرگی در سطح توانایی  و تحصیلی آن‌ها بازی می کنند، صحبت کردند.

اغلب دانش‌آموزان توانا از نظر  توانایی تحصیلی قادر به تحصیل در Gym   بودند اما معلمان متذکر شدند که دانش‌آموزانی که هوششان کم می باشد ولی مشتاقند سخت کار کنند خواهند توانست در مدرسه  موفق شوند و در Abitur   قبول شوند.

دانش‌آموزانی که علاقه ویژه‌ای به آموختن مطالب دارند در انجام تکالیف موفق ترند.   

علی رغم این مساله دانش‌آموزان باید معیارهای ویژه‌ای داشته باشند تا در Gym  یا Real   ثبت نام شوند. 

معلمان و والدین از افزایش تعداد دانش‌آموزانی که بر خلاف توصیه معلمشان به این مدارس فرستاده شده ‌اند صحبت کردند.  که این به خود اختلاف  دامنه اجرایی در هر دو نوع مدرسه می افزاید. 

همکاری های آموزشی

 

مشارکت والدین و اولیا دانش‌آموزان

 

همیاری والدین, جلسات شبانه والدین, معلم که به صورت سالیانه یاهر نیم سال برگزار می گردد، (Elternabende‌ ) معمول ترین راه همیاری  والدین در آموزش کودکان می باشد.

درطول شب ها والدین معلمان فرزندشان را ملاقات می‌کنند و می‌توانند در مورد عملکرد فرزندشان بحث کنند همچنین درباره  توجه به مدرسه و نیازهای ویژه آن گفتگو کنند.

علاوه بر این جلسات  والدین – معلم، چندین راه دیگر جهت همیاری والدین در برنامه مدارس دانش‌آموزان وجود دارد. انجمن اولیاء هر سال انتخاب می‌شود که وظیفه بیان خواسته‌های والدین را در جلسات اداری و غیر اداری و یا شرکت در تصمیم گیری‌ها مهم مدرسه را بر عهده دارد.  

اعضاء این انجمن در شروع سال تحصیلی توسط والدین شرکت کننده در جلسات معلم – والدین از هر کلاس انتخاب می‌شوند.

والدین دانش‌آموزان مدارس ابتدایی بویژه در پایه‌های سوم و چهارم، نقش فعال تری در آموزش فرزندانشان دارند. زیرا والدین آرزو دارند فرزندانشان بتواند در پایه پنجم به مدرسه Gymnasium وارد شوند.

در ایالت مرکزی والدین خودشان می‌توانند تصمیم بگیرند فرزندانشان به کدام مدارس مقدماتی متوسطه بروند. اما در سایر ایالت ها نمرات و توصیه نامه‌های معلمان نوع مدرسه را مشخص می‌نمایند.

عموماٌ  والدین دانش‌آموزان مدارس ابتدایی از محتوای دروس که فرزندانشان یادمی‌گیرند راضی هستند و اگر لازم باشد در تکالیف به آن‌ها کمک می کنند.

در بین کلیه  والدین، والدین دانش‌آموزان مدارس Gymnasium بیشتر از سایرین  مایل هستند در کار‌های مدرسه و آموزش فرزندانشان همکاری شوند.

اغلب والدین دانش‌آموزان مدارس مقدماتی متوسطه گفتند اولین راهی که آن‌ها برای حمایت از آموزش فرزندشان فراهم کرده‌اندایجاد یک محیط مطمئن و آرام جهت یاد گیری می‌باشد.

دانش‌آموزان به ویژه در مقاطع بالاتر از نظر تحصیلی مستقل می‌باشند و احتیاجی به کمک برای انجام تکالیفشان ندارند. با وجود این بسیاری از معلمان بیان کردند آرزو دارند والدین وضعیت و چگونگی انجام تکالیف فرزندانشان را بررسی نمایند.

شاید مهم تر از نظارت بر انجام تکالیف، روشی باشد که از آن طریق والدین با فرزندانشان ارتباط برقرار کرده و از فعالیت‌های مدرسه آنان حمایت می‌کنند، به عبارت دیگر یعنی شیوه برخورد والدین مهمتر از سایر موارد می باشد.

مطالعات متعددی نشان داده است والدینی که یک شیوه “مقتدر” شامل ترکیبی از پاسخ گویی و تقاضا دارند به پرورش دستاوردهای تحصیلی در فرزندانشان بیشتر علاقه دارند دانش‌آموزانی که همیشه نمرات خوب می‌گیرند از خانواده‌هایی می باشند که خانواده همیشه مراقب آن‌ها می‌باشند و موفقیت‌های آن‌ها را افزایش می دهد.

دانش‌آموزانی که تصور می‌کنند هرگز چنین حمایت هایی را از جانب خانواده دریافت نمی‌کند. نمی توانند در مدرسه خوب باشند. بیشتر دلایلی که معلمان برای مشکلات نوجوانان و عملکرد ضعیف آنان در مدرسه ذکر می‌کردند فقدان حمایت خانوادگی یا فقدان علاقه والدین در موردفرزندانشان بود.

به علاوه، بسیاری از والدین وقتشان را بسیار پر ارزش تر از این می‌دانند که صرف بچه‌ها کنند.

 

اولویت های آموزشی

 

والدین دانش‌آموزان مدارس ازGym / Real   تأثیرخانواده و حمایت آن به عنوان عامل مهمی در عملکرد دانش‌آموز یاد نمودند.

استعداد کودکان عامل مهمی است. نحوه برخورد معلمان با کودکان نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. که این خود به ابعاد کلاس‌های درسی بستگی دارد.

چرا که در کلاس‌های بزرگتر مشکلات عمده‌ای برای کودکان به‌ویژه کودکان ضعیف‌تر ایجاد می‌گردد. نکته مهم دیگر مزایای همکاری والدین با کودکان و درجه تمایل آنان جهت مشاوره با فرزندان خود در خصوص مسائل آموزش است.

مسأله مهم دیگر جایگزینی والدین به جای معلمان می‌باشد. این مسأله توسط والدین دانش‌آموزان دیگری هم ذکر شده بود. در حالی‌که در سایر مدارس به‌عنوان یک عامل به حساب نیامده بود.

بسیاری از والدین Realschule   و Gym   که ما با آن‌ها صحبت کردیم گفتند آن‌ها بیشتر از این قادر نبودند به کودکان در تکالیف مدرسه شان کمک نمایند. و آن‌ها انتظار داشتند کودکان در انجام تکالیفشان شخصا مسئولیت را بر عهده گیرند.

اغلب دانش‌آموزانی که مورد مصاحبه قرار گرفتند نگرانی از جهت فشار درسی نداشتند. در نتیجه به نظر دانش‌آموزانی که ما با آن‌ها صحبت کردیم معمولاً دانش‌آموزانی با معدل متوسط یا بالای متوسط بودند،   

بنابراین نظریات آن‌ها درباره  فشاری که احساس می‌کنند ممکن است کمی غیر عادی باشد آن‌ها گفتند ممکن است فشاری در جهت ایجاد عملکرد بهتر وجود داشته باشد، اما این فشار دانش‌آموز را از پا در نمی‌آورد.

به نظر آن‌ها معیارها و فشارهای که برای بالا بردن سطح درسی به کاربرده می‌شود براساس نوع روش‌های آموزشی متفاوت می‌باشد به این ترتیب دانش‌آموزان ضعیفی که در کلاس به درس توجه داشته باشند

و تکالیف کلاسی‌شان را انجام دهند چندان تحت فشار قرار نخواهند گرفت. بلکه حتی به آموختن تشویق خواهند شد.

با این حال،   همواره فشار بیشتری بر ضعیف ترین دانش‌آموزان وجود داشته و دانش‌آموزانی که تحت فشار هستند اغلب به خواسته مدرسه ( معمولاً Gym  ) به مدارسی کم طرفدارتری منتقل می‌گردند.

اگر چهHauptshule  آسان‌گیرترین مدارس مقدماتی متوسطه می‌باشد اما معلمانHauptshule  بر این باورند که شرایط برای بسیاری از دانش‌آموزانHauptshule   آسان نبوده و اهداف آموزشی  مدارسی از جانب خانواده‌های دانش‌آموزان مورد حمایت واقع  نمی‌گیرد.

در نتیجه معلمان بر این باورند که در تشویق دانش‌آموز به یادگیری لازم است که رابطه خوبی با دانش‌آموزان برقرارگردد. بنا به اعتقاد معلمین بسیاری از دانش‌آموزان در شرایط بسیار سختی قرار دارند. در این‌جا مهم‌ترین مسأله برقراری رابطه با دانش‌آموزان می‌باشد.

زیرا اگر دانش‌آموزان در یابند، که کسی راجع به چگونگی عملکرد کلاسی آن‌ها اهمیت می‌دهد. مشتاق به یادگیری می‌گردند. معلمان Hauptshule  همچنین رسیدگی بر وضعیت آموزشی دانش‌آموزان ضعیف‌تر را  درحیطه وظایف خود می‌شمارند.

آن‌ها پس از پایان کلاس به پرسش‌های دانش‌آموزان پاسخ داده و بر مشارکت گروهی دانش‌آموزان ممتاز با  دانش‌آموزان ضعیف‌تر به‌عنوان معلمین خصوصی در این مدارس دروس ابتدا به صورت نظری توضیح داده شده و در مرحله بعد بیشتر به‌صورت عملی و با روش کاربردی ارائه می‌گردد.

در خصوص دانش‌آموزان ضعیف‌تر، نیز بر استفاده از روش‌های تجسمی تأکید می‌گردد. از آن‌جایی‌که تعداد زیادی از دانش‌آموزان از والدین شاغل برخوردار بوده و از حمایت خارج از مدرسه برخوردار نیستند

بنابراین دانش‌آموزان به انجام تمرین های خانه در مدرسه مبادرت می‌نمایند. به عبارت دیگر مدارس برخی از وظایف والدین را خود بر عهده می‌گیرد. معلمین همواره از نقش گسترده مدرسه برای دانش‌آموزان Hauptshule،‌ صحبت به میان آورده‌اند.

بنا به اعتقاد آنان دانش‌آموزان درهر وضعیتی که قرار داشته باشند، باید در مدرسه احساس راحتی و آسایش کنند. یعنی به اعتقاد آنان حتی وقتی دانش‌آموزان هیچ کلاسی ندارند در مدرسه مانده و به خانه نمی‌روند.

آن‌ها در این مراکز احساس امنیت نموده  و همواره از یک هم صحبت برخوردار می‌باشند. به این ترتیب مدرسه برای دانش‌آموزان همانند یک خانه خوب و مناسب می‌باشد.

معلمان مدارسHauptshule  کاملاً برخلاف معلمان Gymnasium  که بر آموزش‌های نظری تأکید دارند بر آموزش گروهی در کنار آموزش‌های تحصیلی تأکید می‌نمایند.

در مدارسHauptshule  اهمیت خاصی برالگو قراردادن معلمان توسط دانش‌آموزان معطوف می‌گردد. بنابراین معلم باید یک نمونه عالی ارائه دهد. اگر معلم با دانش‌آموزان با احترام و نزاکت رفتار کند، دانش‌آموزان نیز با یکدیگر اینگونه رفتار می‌کنند بنابراین آن‌ها به برداشت‌ رفتارهای مناسب مبادرت می‌نمایند که خانه یا محیط اطرافشان حاصل نمی‌گردد.

اگر مشکلی در مورد یک دانش‌آموز خاصی وجود داشته باشد معلم وی‌ را به گوشه‌ای برده و به صحبت‌های او گوش فرا‌ می‌دهد تا به مشکل،‌ وی پی برد. علاوه براین، برنامه های مکمل آموزشی در مدارس ارائه می‌گردد که توسط کلیسای شهر یا انجمن محلی شکل گرفته و مورد حمایت واقع می‌گردند.

دوره‌های تقویتی و تکالیف مکمل هفته‌ای چند ساعت بعد از ظهرها ارائه می‌شوند. در این راستا معلمین به دعوت از دانش‌آموزان ضعیف جهت حضور در دوره‌های تقویتی و برنامه‌های کمک درسی مبادرت می‌نمایند.

با این حال، برخی از معلمان اظهار داشتند که تنها تعداد کمی‌از دانش‌آموزان در دوره‌های تقویتی شرکت دارند.   

 

برنامه های آموزشی

 

دانش‌آموزان دبیرستان‌های مختلف به گونه‌ای متفاوت از یکدیگر اوقات خود را در مدرسه سپری می‌کنند.

دانش‌آموزان مدرسه Gymnasium و آنهایی که در رشته تحصیلی Gesamtschule مشغول به تحصیل هستند اغلب هر هفته ۳۵ دوره کلاسی ۴۵ دقیقه‌ای هر هفته دارند.

دانش‌آموزان دوره فنی حرفه‌ای اغلب زمانشان را در کلاس می‌گذرانند. زیرا این دانش‌آموزان دروسی مانند مطالعات حرفه‌ای و اقتصاد را به علاوه رشته‌ها عادی دوره تحصیلی Gymnasium می‌گذرانند.

تعدادی از معلمان گفتند که برای دانش‌آموزان فنی‌حرفه‌ای گذراندن ۴۰ کلاس در هفته و یا بیشتر نیز عادی می‌باشد. معلمی در یک مدرسه حرفه‌ای Gymnasium گفت که او از دانش‌آموزان خود انتظار کاری بابر با زمان کار کارمندان یک شرکت بزرگ داشت او محاسبه کرد

وقتی زمان انجام تکالیف، آماده شدن برای کلاس و زمان رفت و برگشت را به ساعات کلاس اضافه کنیم دانش‌آموزان در یک مدرسه حرفه‌ای Gymnasium 60 ساعت در هفته صرف فعالیت‌های مربوط به مدرسه می‌کنند. نتیجه مطالعات این است که دانش‌آموزان ممکن است حتی نسبت به متوسط ۲۸ ساعت در هفته گزارش شده در سال ۱۹۹۲ زمان بیشتری را نیز بگذرانند. (۱۹۹۲ Fischer)

عموما دانش‌آموزان مقطع متوسطه فقط صبحها به مدرسه می‌روند. به هر حال، چندین موارد استثنایی نیز گزارش شده است. آموزش‌های عصر پایه‌های ۱۱ تا ۱۳ در مدرسه (Oberstufe) ممکن است در مدرسه Gymnasium ارائه شود.

( در ایالاتی که شهر شرقی در آن قرار دارد آموزش مدرسه Gymnasium بعد از پایه ۱۲ به اتمام می‌رسد و دانش‌آموزان پس از پایه ۱۲ وارد مدرسه Oberstufe می‌شوند) از دانش‌آموزان مدرسه Oberstufe انتظار میرود شروع به آماده‌سازی خود برای امتحان Abitur کنند.

و بنابراین ممکن است زمان بیشتری را در مدرسه و فعالیتهای مربوط به مدرسه بگذرانند. بعضی مدارس Gymnasium کلاس‌ها را به جای عصر روزهای هفته شنبه صبحها تشکیل می‌دهند.

والدین دانش‌آموزان مدرسه Gymnasium در پایه‌های بالاتر اغلب گفتند که دختر یا پسرهایشان تا ساعت ۳ یا ۵ بعداز ظهر در مدرسه می‌مانند. و این چند روز در هفته اتفاق می‌افتد.

در برخی موارد، دانش‌آموزان در کلاس‌های عصر شرکت می‌کنند، در برخی موارد دیگر در فعالیتهای اضافه بر دوره تحصیلی با یا بدون یک معلم شرکت می‌کنند. سایر مدارس، مانند مدرسه Gesamtschule ممکن است بعنوان مدرسه‌های فعال در تمام روز طراحی شده باشند

تا دانش‌آموزان با شرکت در فعالیت‌های ورزشی یا سایر فعالیت‌ها چندین بعداز ظهر را هر هفته در مدرسه بگذرانند.

اغلب دانش‌آموزان در بوفه مدرسه غذا نمی‌خورند. طی یک روز مدرسه‌ای، چندین زنگ تفریح ۱۵ دقیقه‌ای تا نیم ساعته وجود دارد. اغلب مدارس یک کافی شاپ کوچک یا Kiosk دارند، که دانش‌آموزان میتوانند از آن آب میوه، شیر، قهوه و خوراکی‌هایی مانند ساندویچ یا شیرینی بخرند.

 

علاقه وعدم علاقه دانش‌آموزان نسبت به مدرسه و معلمان

 

در حالیکه که بسیاری از دانش‌آموزان اظهار نمودند که از تقابل در برابر همتای خود و معلمان خود در مدرسه،  لذت می برند بیشتر دانش‌آموزان این حقیقت را که مدرسه اجباری می باشد،دوست ندارند

خیلی‌ها اشاره کرده‌اند که مدرسه به آن‌ها تحمیل شده است.مدرسه جایی است که در آن وظایف سخت به آن‌ها تحمیل می‌شود و مکانی که در آن روی اعمال آن‌ها قضاوت بدی انجام می‌گیرد.

خیلی از دانش‌آموزان مدرسه را جایی پر از فشار روحی توصیف کرده‌اند،   درمدرسه دانش‌آموزان از مورد تمسخر قرار گرفتن  توسط معلم  و شاگردان دیگر ترس دارند.

آنان چنین اظهارنظر کرده‌اند که دانش‌آموزان  وقتی که سوال را در کلاس اشتباه جواب می‌دهند مورد تمسخر قرار می‌گیرند.

خیلی از معلمان در مصاحبه گفتندکه چگونگی عملکرد دانش‌آموزان در محیط مدرسه وابسته به شخصیت دانش‌آموز و خانواده‌اش می‌باشد.

براساس روحیات دانش‌آموزان،هر دانش‌آموز دختر یا پسر ممکن است مدرسه را به عنوان یک فضای دلپذیر یا غیرخوش آیند تجربه کرده باشد.   

 

آموزش معلمان

 

ساختار آموزشی

 

معلمان برنامه‌هایی متنوع و دروس متفاوتی برای تدریس در ساعات مختلف در طول یک هفته دارند.  معلمان مدارس ابتدایی عموماً حداقل برای ۲ سال به شکل تمام وقت در ۱ کلاس تدریس می‌کنند.   

 یک معلم کلاس اول در همان کلاس را در سال دوم تدریس خواهد کرد قبل از اینکه به کلاس دیگری در پایه سوم و چهارم برود. به این ترتیب معلمان قادرند رابطه نزدیکی با دانش‌آموزانشان ایجاد کنند.

معلمان مدارس مقدماتی متوسطه حداقل دو درس  اصلی را  به دانش‌آموزان سطوح مختلف درس می‌دهند. آن‌ها عموماً تعداد کمی‌ساعات بیکاری در طول روز آموزشی دارند.

معلمان هر هفته بین ۲۳ و ۲۷ درس ۴۵ دقیقه‌ای را تدریس می‌کنند.   ( در بعضی ایالتها بالای ۲۸ درس) معلمان مدارس ابتدایی سنگین ترین میزان تدریس را دارند و تأکید کردند که تدریس ۲۷ کلاس در هر هفته درکلاس‌هایی با بیش از ۳۰ دانش‌آموز بسیار مشکل  می‌باشد.

اغلب معلمان مدارس ابتدایی مدرسه را بین ۱۲:۰۰الی ۱:۰۰ ظهر ترک می‌نمایند.  اغلب معلمان مدارس مقدماتی متوسطه مدرسه را حدود ساعت ۱:۰۰ ظهر ترک می‌کنند. بجز معلمان Gymnasium که کلاس های بالاتر را درس می‌دهند.   مدیران عموماً تا ساعت ۴:۰۰ بعداز ظهر و دیرتر هم در مدرسه می‌مانند.   

دانش‌آموزان کلاس های ۱ الی ۱۰ در مدارس ابتدایی و مدارس مقدماتی متوسطه به کلاس‌های ۲۵ الی ۳۰ نفره تقسیم می‌شوند.

عموماً این کلاس‌ها از ۱ سال تا سال دیگر ثابت می‌ماند. معلم برگزیده شده برای هر کلاس, نه تنها وظایف اجرایی یک کلاس و تنظیم زمان جلسه اولیاءء و مربیان را انجام می‌دهد بلکه چندین درس را هم تدریس می‌کند.

معلم کلاس همچنین مسئول دفتر کلاسی می‌باشد که معلمان درآن عنوان درس‌های روزانه، سرفصلهای تدیس شده وتکالیف تعیین شده را یاداشت می نمایند.

هیچ معلم جایگزین اضافی وجود ندارد. از معلمان خواسته می‌شود جایگزین معلم غایب شوند.معاون یا مدیر یک برنامه تدریس جایگزینی طرح می‌کنند که هرگاه معلمی بیمار شود اجرا می‌گردد.

معلمی‌که طبق برنامه جایگزین می‌شود دفتر کلاسی را برای کسب اطلاعاتی درباره پیشرفت کلاس بررسی می‌کند   اگر زمانی که احتیاج به یک معلم جایگزین است، معلمی‌در اختیار نباشد، ممکن است کلاس تعطیل شود و دانش‌آموزان به خانه فرستاده شوند.  

معلمان خودشان ملزم به گذراندن یک دوره طولانی آموزشی _ حداقل ۶ یا ۷ سال _ می‌باشند.   

از زمانی که از آموزش های دانشگاهی معلمان به طور وسیعی استفاده ‌شد، اغلب مشاهده شد تجربه تدریس دانش‌آموزان با ارزش تر می‌باشد

و در واقع جهت یابی عملی از آموزشهای دانشگاهی آن‌ها‌ می‌باشد، ارائه تعلیمات پیوسته فراوان است، اما در اغلب ایالتها الزامی‌نمی‌باشد.   اختیارات معلمان آلمانی برای پیشرفت حرفه‌ای محدود می باشد.

یک امکان پیشرفت در مدیریت مدرسه می‌باشد که معلم،معاون  یا مدیر می‌شود. آن‌ها همچنین ممکن است آموزشیار معلمان مدرسه شوند یا موقعیتی در ایالت یا وزارتخانه آموزش منطقه پیدا کنند. 

 اغلب معلمان خدمتگزاران مدنی می‌باشند. به هر حال به معلمان در ایالت های جدید ( آلمان شرقی سابق ) جایگاه خدمت گذاران مدنی داده نشده است.

تا زمانی که بیش از نیمی‌از معلمان به یکی از چند اتحادیه های معلمان تعلق دارند، پایگاه آنان به‌عنوان خدمتگزاران مدنی آن‌ها را از اعتصاب منع می‌کند.  

میان اغلب مشکلات عمومی‌که معلمان با آن روبرو می باشند. انضباط کلاس و دانش‌آموزان مشکل زا اصلی ترین مشکل می‌باشد.

طرز نگرش نسبت به ادامه و تکمیل آموزش:  معمولاً معلمان از کم بودن زمان آموزش معلمان که منجر به عدم توانایی بعضی از آنها برای شرکت در این دوره ها می شود , شکایت می کنند.  

معلمان معمولاً ً در کلاس‌هایی که بیشتر به آن علاقه دارند شرکت می‌کنند. معلمانی که سابقه تدریس بیشتری دارند کمتر از معلمان تازه کار به این کلاس‌ها اهمیت می‌دهند.   

در مقایسه با معلمان ایالات قدیمی، معلمان ایالات جدید بیان ‌کردند که خواهان دریافت جدید ترین اطلاعات و متدها در رشته‌ها درسی خود هستند به همین دلیل آن‌ها در این کلاس‌ها شرکت می‌کنند. 

معلمان با تجربه معمولاً شرکت در کلاس‌های آموزش مستمر را زیاد لازم نمی‌دانند و صرف زمان برای این کلاسها را ضروری نمی‌بینند.

در حالیکه معلمان تازه کار برای شرکت در این کلاس های آموزشی رغبت بیشتری از خودشان نشان میدهند

 

کادر آموزشی

 

معمولاً مدارس تعداد کمی پرسنل ‌اداری دارند. کلیه مدیران معلمان قبلی هستند که هنوز تا جایی که برنامه آموزشی اجازه دهد تدریس می‌نمایند.

علاوه بر یک یا دو منشی و یک سرایدار (که نظافت نمی‌کند اما از ساختمان مدرسه مراقبت می‌کند)، در اغلب مدارس چند تن از معلمان مسؤلیتهای اضافی مانند سرپرستی آزمایشگاه علوم یا کتابخانه را بر عهده دارند.  

در میزان تدریس این معلمان کاهشی صورت می گیرد.  عموما مدارس  پرستار ندارند ودانش‌آموزانی که بیمار می باشند به خانه فرستاده می‌شوند یا در موارد اورژانس فوراً به نزد یک پزشک یا بیمارستان فرستاده می‌شوند.  

معمولاً، دفتر کار منشی، دفتر مدیر و مکان استراحت معلمان شامل یک محل می‌باشد ـ مدیر مرتباً در هرسه اتاق رفت و  آمد دارد.

اغلب معلمان کلاس های اول الی دهم بغیر از هنرستان های فنی در شروع سال تحصیلی فقط برای یک  کلاس تعیین می ‌شوند.

  با سیستم آموزش دوره‌ای در شروع پایه ۱۱ در Gymnasiumدانش‌آموزان دیگر به یک کلاس تعلق ندارند و بنابر این یک معلم ندارند.

یک معلم کلاس نه تنها یک یا تعداد بیشتری درس را به گروه خاصی از دانش‌آموزان درس می‌دهد بلکه مسؤل اداره و رسیدگی به موضوعات اداری ایجاد شده توسط دانش‌آموزان در کلاس و والدین آن‌ها می‌باشد.

به علاوه، معلمان مسؤل نوشتن گزارش نمرات دانش آموزان به صورت دو بار در سال می‌باشند.  همچنین معلمان برای کلاس یک نماینده انتخاب می‌کنند و زمان ملاقات با والدین دانش‌آموز ان طی سال تحصیلی را تعیین می‌کنند.

در مدارس Gesamtschule معلمان باور دارند که دانش‌آموزان باید طی دو سال اول تحصیلشان تاحد امکان در یک کلاس کنار هم بمانند تا یک محیط آموزشی پشتیبان  و غیر رقابتی ایجاد گردد و برقراری یک رابطه دوستانه آسان تر شود.

معلمان کلاس تا جاییکه امکان دارد دروس متعددی را در یک کلاس درس می‌دهند، زیرا وقتی یک معلم در یک کلاس تدریس می نماید نسبت به کلاسی که چندین معلم دارد شاگردان برای وی شناخته شده تر می‌باشند.

بر طبق گفته معلمان، فایده دیگر داشتن یک کلاس برای دانش‌اموزان این است که بجای اینکه از یک کلاس به کلاس دیگر بروند،کلاسی دارند که معلمان به آن می‌آیند.

دفتر کلاسی

معلم کلاس همچنین مسؤل دفتر کلاسی  می‌باشد که معلمان اهداف درسی روزانه،  سرفصلهایی که باید تدریس شود و تعیین تکالیف را در آن یادداشت می نمایند.  

دفتر کلاسی همیشه در کلاس وجود دارد مگر اینکه کلاس‌ها  عوض شوند، مانند زمانیکه دانش آموزان به آزمایشگاه شیمی‌ یا سالن ورزش می‌روند.

در ابتدای نیمسال تحصیلی یک دانش‌آموز از کلاس انتخاب می‌شود تا دفتر کلاسی را نگه دارد و مسؤل می‌باشد که دفتر را  بین کلاس‌ها حمل نماید. دفتر کلاسی در هر نوع مدرسه ا ی مورد استفاده قرار می‌گیرد‌.

این دفتر یک مدرک رسمی‌است که شامل توصیف مختصری از مباحثی است که تدریس شده است و به عنوان کار مدرسه و تکلیف برای یک کلاس معین هر روز تعیین می‌شود و اغلب شامل شماره صفحه کتاب درسی استفاده شده و تکالیف تعیین شده می‌باشد.

معلم کلاس و مدیر مدرسه باید در پایان هر هفته مطالب ثبت شده در این کتاب را بررسی نمایند.  

علاوه بر درس‌های ثبت شده,دفتر کلاسی شامل جدول دوره‌ای و جدول کلاس برای دانش‌آموزان یک کلاس ،  فهرست معلمان و موضوعاتی که آن‌ها در آن کلاس درس می‌دهند،

آدرس و شماره تلفن دانش‌آموزان، لیست حضور و غیاب و اسامی‌دانش‌آموزان انتخاب شده و سخنگوی والدین برای کلاس می‌باشد.

 

معلم جانشین

 

وقتی یک معلم غایب است، ناظم یا مدیر یک جایگزین انتخاب می‌کنند.  از سایر معلمان خواسته می‌شود در غیاب همکارشان در آن کلاس درس دهند.  

هیچ معلم“جایگزین” اضافی وجود ندارد.  معلمان غایب نیاز نیست اهداف درسی آماده شده را برای معلمانی که قرار است در کلاس آن‌ها درس دهند باقی بگذارند.  

معلمی‌که قرار است برای معلم دیگر جایگزین شود معمولاً دفتر کلاسی را بررسی می‌نماید تا از برنامه کلاس آگاه شود. اگر معلم جایگزین با دروسی که باید تدریس شود آشنا نباشد ممکن است از دانش‌آموزان بخواهد که تکالیفشان را در کلاس انجام ‌دهند.

  در برخی موارد معلمان در شرایطی که باید جایگزین شوند کتابها یا سرگرمی‌هایی را به کلاس می‌برند.  

در مدارس راهنمایی ,  معلمانی که زمان آزاد دارند اولین انتخاب به‌عنوان معلم جایگزین می‌باشند. اگر زمانیکه احتیاج به جایگزین باشد معلمی‌در دسترس نباشد، بویژه زمانیکه اولین یا آخرین ساعت روز مدرسه باشد کلاس تعطیل می‌شود.  

از دانش‌آموزان خواسته می‌شود دیرتر به مدرسه بیایند یا زودتر مدرسه را ترک کنند. بر طبق تیتر یکی از روزنامه‌های اخیر آلمانی،  ۴ درصد از  کلاسها  در ایالت مرکزی بدلیل غیبت معلمان تعطیل می‌شود.  

در مدارس ابتدایی اگر یک معلم مریض باشد، مدیر ممکن است یک برنامه جایگزینی ترتیب دهد بطوریکه تمام کلاس‌های مدرسه را تحت تأثیر قرار دهد.  

از زمانیکه معلمان مدارس ابتدایی معمولاً تمام مطالب را برای یک کلاس تدریس می‌کنند،   اغلب مشکل است که به جای او یک معلم جایگزین پیدا کرد.  

اگر یک معلم بمدت یک هفته غایب باشد ممکن است مدیر تصمیم بگیرد کلاس را  منحل کند و دانش‌آموزان را به کلاس‌های دیگر بفرستد.

در سایر موارد، ممکن است مدیر برنامه هفتگی کلاس را از طریق منحل کردن کلاس‌های ویژه که تنها تعداد اندکی از معلمان می‌توانند آنرا اداره کنند، تغییر دهد.   

اگر یک معلم برای مدت بسیار طولانی غیبت داشته باشد ممکن است مدیر با اداره آموزش و پرورش محلی تماس گرفته و از آن‌ها تقاضای یک معلم اضافی نماید.   

معلمان Gesamtschule از شنیدن این مطلب که در مدارس آمریکا معلمان جایگزین ویژه وجود دارد تعجب کردند. بر طبق گفته این معلمان : در گذشته سیستم جایگزینی مشابه با سیستم آمریکا در ایالت مرکزی وجود داشت.  

معلمان تأکید کردند که آمدن یک فرد از خارج از مدرسه به عنوان معلم جایگزین بی معنی می باشد.  به هر حال آن‌ها از سیستم اخیر که در آن هیچ معلمی‌برای جایگزینی در یک کلاس یا یک درس وجود نداشت انتقاد کردند.  

معلمان توضیح دادند که معلم جایگزین تنها در صورتی مؤثر است که معلمان در دروس و در کلاسهایی جایگزین شوند که معمولاً در آنها تدریس می‌کنند. تنها در این صورت است که می‌توان از معلمان جایگزین انتظار داشت که به خوبی  آماده شوند.

 

ارزیابی تحصیلی

 

معلمان علاوه بر دفتر کلاسی، یک دفتر نمره دارند که در آن زمان و چگونگی ارزیابی کار دانش‌آموزان را ثبت می‌نمایند.

به طور کلی، معلمان به آزمون‌ها، پرسشها(بویژه در مورد زبآن‌ها)، شرکت در فعالیتهای کلاسی و فعالیتهای فوق برنامه مانند نمایشهای کلاسی نمره می‌دهند.

معمولاً به تکالیف نمره داده نمی‌شود. معلمان طی دو  سال اول مدارس ابتدایی گزارشهای نمره‌های رسمی‌را برای دانش‌آموزان نمی‌نویسند. به هر حال آن‌ها، گزارش عملکرد دانش‌آموزان را در پرسشها و آزمون‌ها نگه می‌دارند تا بعداً برای تهیه گزارشهای ارزیابی دانش‌آموزان و ضعف هر دانش‌آموز استفاده شود.

در ایالت شرقی، فقط نمره دو درس ریاضی و زبان آلمانی در پایه چهارم برای پذیرش در Gymnasium محاسبه می‌شود : بسیاری از معلمان مدارس ابتدایی بیان کردند از دادن توصیه نامه جهت مدارس راهنمایی برای دانش‌آموزان پایه – چهارم بمیناک می باشند.   

معلمان ایالتهای شرقی گفتند که  پایه چهارم برای چنین تصمیم گیری مهمی‌ بسیار زود است. اما،اغلب معلمان مدارس ابتدایی در ایالات قدیمی‌ باور دارند که یک معلم با تجربه باید بتواند تعیین کند آیا یک دانش‌آموز می‌تواند وارد یک Gymnasium شود یا باید به نوع دیگری از مدارس راهنمایی شود.

معلمان  مدارس مقدماتی متوسطه بویژه در Gymnasium گفتند نمره دادن اغلب مشکل می باشد.   بویژه زمانی که معلمان می دانند که بعضی از دانش‌آموز قبلاً این پایه را تکرار کرده اند و با تنبیه بدنی در خانه اش تهدید می‌شوند. 

 

معضلات آموزشی

 

معلمان از تعدادی مشکلاتی که آن‌ها در کلاس با آن روبرو هستند صحبت کردند و درباره جایی که می‌توانندراه حلی پیدا کنند صحبت نمودند.

دانش‌آموزان مشکل زا: عموماً معلمان سعی می‌کنند خودشان شخصاً با رفتارهای ناهنجار در کلاس برخورد کنند.   به هر حال اگرمعلم یک درس نتواند به تنهایی از پس ناسازگاریها برآید، معلم دیگری را از آن مشکل آگاه می‌سازد و سپس آن‌ها با یکدیگر در مورد برخورد مناسب تصمیم می‌گیرند.

اگر رفتار دانش‌آموزی که مشکل دارد تغییر نکند،   از معلم کلاس خواسته می‌شود که با مدیر مدرسه تماس بگیرد.  یک ناظم در یک مدرسه Gymnasium گفت : معلمان در زمان مناسب مشکل را مطرح نمی کنند تا به آن ها کمک شود.

از معلم کلاس انتظار می‌رود قبل از شکایت به مدیر به دقت اعمال و حرکات دانش‌آموز را بمدت هشت هفته زیر نظر داشته باشند. امکان دارد در جلسه معلمان با مدیر, مدیر تصمیم بگیرد دانش‌آموز به کلاس دیگری منتقل شود.

اگر این انتقال موثر نباشد جلسه‌ای با کلیه معلمان ترتیب داده می‌شود. ضمناً معلمان سعی می‌کنند در مورد مشکل با والدین دانش‌آموزان تماس بگیرند.

در موارد نادر و معمولاً اگر یک دانش‌آموز مواد مخدرمصرف کند یا باعث وارد آمدن آسیب جدی به دیگران شود ممکن است به مدرسه دیگری فرستاده شود.

 

معلمان مشاوره

در بعضی ایالتها معلمان ویژه‌ای وجود دارند که به‌عنوان مشاور برای دانش‌آموزان و والدین در مدارس عمل می‌کنند. تعداد مشاوران به اندازه مدرسه بستگی دارد.  

به‌عنوان مثال یکGymnasium  با حدود ۱۲۵۰ دانش‌آموز در ایالت  شرقی سه معلم مشاور دارد که هر کدام در یک زمینه خاص مانند جلوگیری از اعتیاد یا برنامه‌ریزی تحصیلی تخصص دارند.

معلمان مشاور از نظر میزان  تدریس ساعات کمتری تدریس می‌کردند و برای خود دفتر مخصوصی داشتند که والدین و دانش‌آموزان چهار بار در هفته می‌توانستند در آنجا با مشاور ملاقات کنند.

بخاطر این که تماس تلفنی با دفتر جوانان و روانشناسان در این چهار دوره صورت می‌گیرد، زمان بیشتری جهت مشاوره با دانش‌آموزان باقی نمی‌ماند.   

 

ارتقاء شغلی معلمین

 

فرصت معلمان برای پیشرفت بسیار محدود می‌باشد. در نهایت معلمان می‌توانند به‌عنوان دستیار مدیر مدرسه و یا می‌توانند در جایی از دفتر آموزش و یا به‌عنوان دبیر سمینارها به‌عنوان معلم معلمان دانش‌آموزان انتخاب شوند.

در کلیه حالتها معلمان به همان جایگاه خدمتگزاری دولتی باز می‌گردند.  معلمانی هم که پیشرفت و ارتقائی ندارند معمولاً ً در همان جایگاهشان از حقوق و مزایای بیشتری برخوردار می‌شوند.

در میان همه معلمان،   معلمان مدارس Gymnasium از موقعیت بهتری برای پیشرفت برخوردارند. این معلمان بعد از انتخابشان به‌عنوان خدمتگزار دولتی معمولاً ً لقب مشاور تحصیلی را می‌گیرند.

یک معلم Gymnasium بعد از ۵ سال خدمت می‌تواند به‌عنوان مشاور تحصیلی انتخاب شود. بعد از آن یک معلم می‌تواند به عنوان هدایتگر آموزشی و سپس مشاور مدیر و نهایتاً مدیر مدرسه شود.

پیشرفتها تنها شامل تعویض عنوان نمی‌شود بلکه ممکن است در تغییرات دستمزد و حقوق نیز تاثیر داشته باشد. معلمان در تمام مدارس نیز می‌توانند پیشرفت کنند و دستمزد بیشتری دریافت کنند. این پیشرفتها حداکثر می‌تواند به مدیریت مدرسه ختم شود.   

مدیران مدارس برای این امر تربیت نشده‌اند بلکه آن‌ها همان معلمانی هستندکه بعد از چندین سال ارتقاء به اینجا رسیده‌اند.    معلمان می‌توانند معاون مدیر و گاهی نیز مدیر همان مدسه یا مدرس‌های مشابه شوند.

معلمانRealschule – – Hauptschule , Grund Schueleکه می‌توانند مدیر مدرسه شوند معمولاً بصورت کاندیدا و با توجه به مدیریت و سابقه تدریسشان انتخاب می شوند.  

مدیران و معاونین مدیران به اندازه زمان برنامه خود می‌توانند تدریس کنند. به‌عنوان مثال معلم یک هنرستان  فنی و حرفه‌ای که دارای ۱۰۰۰ دانش‌آموز است می‌تواند ۴ کلاس در هفته تدریس کند.

به نظر مدیران تدریس برای آن‌ها از جهت در ارتباط بودن با معلمان دیگر حائز اهمیت است. مشاور و معاون مدیر نیز مدیر را در زمانبندی و همچنین آمار‌ها و همچنین کارهای مدیریتی دیگر همچون اختصاص کلاس‌ها یا برنامه زمانبندی امتحانات یاری می‌کند.

همچنین معاونین نیز برنامه‌ای جهت معلمان جایگزین تهیه می نمایند.  مدیران معمولاً کار نظارت و ارزیابی معلمان را بر عهده دارد. در حقیقت امکان پیشرفت برای معلمان مدرسه ممکن است منجر به این شود که در سمینارهای ایالتی این معلمان به عنوان معلم، معلمان دیگر برگزیده شوند و به صورت نیمه وقت یا تمام وقت کار کنند.

به‌عنوان مثال یک معلم نیمه وقت که ۱۰ معلم را آموزش می‌دهد به اندازه ۱۰ کلاس حقوق بیشتر دریافت می کند. بنابراین بخاطر این مزایا معلمان معمولاً بصورت تمام وقت این وظیفه را قبول می‌کنند.

برای اینکه معلمی‌به عنوان دبیر سمینار برگزیده شود باید با قبول و تکمیل موارد اجتماعی موافقت کند. در سالهای اخیر با توجه به ارائه مطالب جدید و قوی , معلمان نیز باید جهت گذراندن کلاس‌ها بوسیله معلمان قدیمی‌آماده شوند.

ابتدا توصیه نامه ای  به دفتر مرکزی مدارس فرستاده می‌شود. سپس بازرسی جهت برآورد وضعیت نهائی معلمان به آنجا می‌آید. دبیران سمینار نیاز به گذراندن دوره‌ای خاص ندارند.  

 

زمان کاری معلمین

 

در طول روز چندین زنگ تفریح ۱۵ الی ۲۰ دقیقه‌ای وجود دارد. معلمان از این زنگ‌های تفریح به‌عنوان فرصتی جهت صحبت با همکارانشان استفاده می‌کنند.

یک یا تعداد بیشتری از معلمان برای نظارت بر دانش‌آموزان در حیاط مدرسه طی زنگ تفریح تعیین شده‌اند که بر طبق یک برنامه گردشی می‌باشد.

معمولاً معلمان نهار را در خانه می‌خورند زیرا اغلب مدراس بوفه ندارند.  به هر حال معلمان ممکن است مدرسه  را برای خوردن نهار ترک کنند و سپس بعدازظهر برای تدریس یا سرپرستی پروژه‌ها برگردند.

در طول ساعات آزاد احتیاجی نیست معلمان در مدرسه بمانند. آن‌ها می‌توانند این زمان را برای انجام مأموریت‌های خارج از مدرسه آماده شدن برای کلاس یا صحبت با همکاران صرف کنند.

به طور کلی، معلمان گفتند که بیشتر از ۲ ساعت از روز را صرف آماده شدن برای کلاس می‌کنند،که معلمان با تجربه زمان کمتری را صرف می‌کنند.

به هر حال، آن‌ها بیان کردند که این زمان متفاوت است و می‌تواند بیشتر از ۲ ساعت هم باشد که این بستگی به وظایف روز بعد آنان در مدرسه دارد. علاوه بر تدریس  ‌معلمان باید چندین بار در ماه در جلساتی شرکت کنند.

که به طور معمول شامل جلسه معلمان درباره یک موضوع ویژه و یک جلسه عمومی‌ برای تمام معلمان، مدیر و ناظم می‌باشد. معلمان بویژه در کلاس‌های  سطح بالاتر، با توجه به تفاوت برنامه‌هایشان مقدار زمان بیشتری را برای آماده سازی آزمون‌ها و تصحیح تکالیف دانش‌آموزان صرف می‌نمایند.

متد آموزش، عاملی برای اصلاحات متعددی در سیستم آموزش بوده و  Hآآبه عنوان نتیجه معلمان بیان کردند، که آنان همیشه نسبت به این متد آموزش معلمان، به روز نمی‌باشند.

در حال حاضر، معلمان  در تمام شهرهای آلمان  باید ۱ دوره ۲۴ ماهه آموزش دانش‌آموزان را قبل از تدریس تمام وقت خود برای اولین بارفرا بگیرند.    

 

 اهداف آموزش

 

معلمان مدارس متوسطه اظهار کردندکه هدف آموزش  بالا بردن اطلاعات و دانستنی‌های دانش‌آموزان می‌باشد. معلمان مدارس ابتدایی، آموزشی را مناسب می‌دانند که متنوع باشد.

به جز معلمان Gymnasium ، معلمان مدارس متوسطه معنی کلی آموزش را براساس اطلاعات و مهارت‌های لازم برای کمک به آماده سازی دانش‌آموزان برای شغل‌های آینده شان می‌دانند.

معلمان ندارس ابتدایی بیشتر طرفدار جنبه آموزش اجتماعی می‌باشند. به عبارت دیگر، احتیاج دانش‌آموزان به یادگیری و کار کردن، هر دو به یکدیگر وابسته می‌باشند.

و هم‌چنین باید برروی مسائل اجتماعی آنان نیز تأکید شود. یکی از وظایف ابتدائی معلمان هنرستان‌های فنی آن است که به دانش‌آموزان در رفع نیاز های مهارت‌های اجتماعی و پیدا کردن شغل‌شان کمک کنند.

به علاوه، تمام معلمان مدارس مقدماتی متوسطه  اظهار داشته‌اند که معلمان باید در دروسی که تدریس می‌کنند اطلاعات کافی داشته باشند و باید این اطلاعات به روز باشند.

هم‌چنین معلمان باید مفاهیم سخت و پیچیده را به ساده ترین شکل به دانش‌آموزان انتقال دهند.معلمان سعی می‌کنند تا دانش‌آموزان، اشتباهات و مسائل را خودشان تجربه کنند.

معلمان در تمام مدارس گفتند که اهمیت توانائی مجسم  مشکلات و رابطه‌ی با دنیای بسیار  زیادی باشد و باعث می‌شود.

تا دانش‌آموزان دریابند چگونه با این مشکلات  در دنیای زندگی واقعی روبرو شوند. یک معلم خوب باید قادر به تغییر موضوع درس براساس علاقه و انگیزه دانش آموزان برای یادگیری باشد. 

برای اینکه مشکلات شخصی باعث کاهش رابطه میان معلم و دانش آموز می‌شود معلم باید این دور اندیشی و توانایی را داشته باشد تا آنها را کمک و یاری نموده و مشتاق سازد تا درباره مشکلاتشان صحبت کنند و در نهایت آنها را مشاوره و راهنمایی کند.

به علاوه،  معلمان نیاز دارند که اعصاب و شخصیتی قوی داشته باشند.” یک معلم خوب باید راه نزدیک شدن به دانش آموزان و ایجاد رابطه دوستانه با آنها را همزمان با کنترل کلاس بیاموزد.

 

منابع

http://newmethod.blogfa.com

http://mahshar.com