کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد
مجموعه داستان «کاش کسی جایی منتظرم باشد» نوشتهی «آنا گاوالدا» به کوشش «ناهید فروغان» به فارسی برگردانده شده است.
این اثر، اولین مجموعهداستان این نویسنده است که دوازده داستان کوتاه را دربردارد.
«آداب دلبری در سنژرمندپره»، «باردار»، «این مرد و این زن»، «اپل تاچ»، «امبر»، «مرخصی»، «رویداد روز»، «نخ بخیه»، «جونیور»، «سالهای بعد»، «کلیککلک»، و «عاقبت کار» عنوان داستانهای آن است.
این کتاب، به ۲۷ زبان ترجمه شده و جایزهی رادیو-تلویزیون لوکزامبورگ-لر را در سال ۲۰۰۰ برای آنا گاوالدا به ارمغان آورده است.
داستانهای این مجموعه، ساده و بیآلایش است و زندگی روزمره را روایت میکند؛
اما نویسنده با پرداختن به جزئیات بهظاهر بیاهمیت زندگی روزمره، عمیقترین دغدغههای احساسی شخصیتهایش را نشان میدهد.
در بخشی از داستان «آداب دلبری در سنژرمندپره» میخوانیم:
«پس بهتر است داستانم را شروع کنم. امروز صبح در بولوار سنژرمن مردی نظرم را جلب کرد. من داشتم میرفتم و او داشت از روبهرو میآمد.
طرف پلاکهای زوج بولوار بودیم که ساختمانهایش اعیانیترند. دیدم که از دور میآید. نمیدانم چی نظرم را گرفت؛ شاید طرز راه رفتن بیقیدش یا لبهی پالتویش که آزادانه، جلوتر از خودش، تاب میخورد.
خلاصه در بیست متریاش بودم و میدانستم که از چنگم درنخواهد رفت. اشتباه نمیکردم. به هم که رسیدیم، دیدم او هم نگاهم میکند.
تیر لبخند شیطنتآمیزم را به طرفش پرتاب کردم؛ از همان تیرهای کوپیدون، البته کمی خجولانهتر. او هم به من لبخند زد.
همچنانکه میرفتم و لبخند میزدم، یاد شعر «زن رهگذر» بودلر افتادم (قبلا ساگان، حالا هم بودلر؛ فکر میکنم دیگر فهمیده باشید که با ادبیات غریبه نیستم!!!).
قدمهایم را کند کردم و کوشیدم شعر بودلر را به یاد بیاورم… بالا بلند و باریک، در رخت عزا… مصرع بعدی را دیگر یادم نیست…»
مجموعهداستان کاش کسی جایی منتظرم باشد را نشر «ماهی» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.
کد تخفیف ۲۵ هزارتومانی (خرید بالای ۱۰۰ هزار تومان)(اولین خرید)
REF7JNDSUZ0SK