گزارشی تحلیلی از روانشناسی تربیتی-دکتر محمد پارسا

بازدید: 680 بازدید

گزارشی تحلیلی از روانشناسی تربیتی-دکتر محمد پارسا

 

گزارشی تحلیلی از روانشناسی تربیتی-دکتر محمد پارسا

 

  • گزارشی تحلیلی از روانشناسی تربیتی تالیف دکتر محمد پارسا
  • فصلویژگی­های معلمان خوب

 

آموزش و تدریس کار مهم و حساسی است و هرکسی که در رشته یا کار خاصی اندک معلوماتی به دست آورده است نمیتواند معلم خوبی باشد و در عین حال معلم خوب فقط کسی نیست که در یک مدرسه تدریس می­کند،بلکه میتواند هر فرد شایسته ای باشد که در یک کارگاه یا کارخانه کار میکند و میخواهد در تدریس و آموختن موفقیتی به دست آورد.

برای معلمان دو نقش(وظیفه) در نظر گرفته شده است که اولین وظیفه ی آنان،مسئولیتی است که در برابر فرهنگ جامعه ی خودشان بر عهده گرفته اند  یعنی باید برای استمرار آن فرهنگ و آموزش حول محور آن بکوشند و وظیفه ی دیگرشان،مسئولیتی است که در قبال دانش­آموزان پذیرفته اند.در اینجا فرهنگ به معنای روش زندگی معمول مردم هر منطقه است که ممکن است معلم درباره آن نظرات خاصی داشته باشد.

در مورد نقش معلم نسبت به فرهنگ آمده است که

هر معلمی وظیفه دارد که بخش هایی از فرهنگ جامعه را به دانش­آموزان که نسل آینده هستند انتقال دهد اما این امر در صورتیکه وظیفه آنان تنها در حفظ آنچه که در گذشته به دست آورده اند و حفظ فرهنگ کنونی محدود شده باشد نمیتواند باعث موفقیت جامعه شود چرا که فرهنگ باید بتواند خودش را با دگرگونی هایی که رخ میدهد سازگار کند در غیر اینصورت نقش تربیتی معلم و خود آن فرهنگ با شکست مواجه خواهد شد.حال مشاهده می شود که در بسیاری از نواحی،مردم تاکید فراوانی در حفظ فرهنگ گذشته شان دارند و هم ادعا می کنند که میخواهند با پیشرفتهای دنیا هم سو شوند در این حالت 4 وضع برای معلم پیش می آید که عبارتند از :

1 . نفی فرهنگ موجود :‌

معلمانی هستند که معتقدند فرهنگ کنونی جامعه عامل عقب ماندگی و زیان بار است.همچنین این فرهنگ مغایر با آمال و آرزوهای بشری است پس تبعیت از آن احمقانه می باشد.در این حالت معلم سعی میکند دانش آموزان را از هر فرهنگی دلسرد کند چرا که معتقد است انسان باید آزاد باشد و هرطور که میخواهد رفتار کند.

2 . طرح فرهنگ نو :

این دسته از معلمان به اصطلاح تجددطلب هستند یعنی میخواهند فرهنگ آرمانی خود ا به وجود آورند.در این حالت،معام سعی میکند ارزشها و نگرشهایی را به دانش آموزانش بیاموزد که سبب حرکت به آن فرهنگ متعالی میشود زیرا از فرهنگ کنونی جامعه بیزار است.

3 . حفظ فرهنگ موجود :

این دسته از معلمان با عشق و شوق فراوان از فرهنگ موجود در جامعه حمایت می کنند و برای آن احترام خاصی قائلند.اینگونه معلمان در زمینه ی تغییرات،پا پس می کشند و هع=ر تغییر دهنده ای را خائن تلقی می کنند و تمام تلاش خود را می نمایند تا عقاید و نگرششان را به دانش آموزان انتقال دهند.

4 . اصلاح فرهنگ موجود :

این گروه از معلمان مانند پژوهشگران عمل می­کنند یعنی درباره فرهنگ کنونی تحقیق می­کنند و آن را مورد ارزیابی قرار می­دهند و اگر مسائل متناقضی را در آن مشاهده کنند تلاش می­کنند راه حل هایی برای رفع آن بیابند.

تربیت معلمان خوب تنها به مدارس محدود نمی شود بلکه مربوط به همه ی واحدهای اجتماعی است،چنانکه پدر و مادران هرکدام به نوبه ی خود معلم هستند و در تربیت فرزندانشان نقشی اساسی ایفا می کنند.

گروهی از پژوهشگران تربیتی 2 پیش نیاز اصلی را برای معلمی مورد توجه قرار داده اند که عبارتند از علاقه به تدریس و ایجاد علاقه در دانش­ آموزان

1 . علاقه به تدریس :

عشق و علاقه به آموزش نخستین پیش نیاز معلمی است.معلم باید موضوع درس و تدریس را بیشتر از خود دوست داشته باشد همچنین گفته شده است که معلمی که چند درس را ندریس می­کند معلم خوبی نیست مگر اینکه ثابت شود او به تمام آن دروس علاقمند است.

2 . ایجاد علاقه در دانش ­آموزان :‌

تنها علاقه معلم به درس کافی نیست بلکه او باید بتواند این علاقه را در دانش­آموزانش هم ایجاد کند.معلمانی که درس را دوست دارند اما نسبت به دانش­آموزان،بی تفاوتند غالبا کلاسهای سرد و کسل کننده ای دارند یعنی دانش­آموزان کنجکاویشان برانگیخته نمی شود و توجه ای به درس نخواهند داشت.

یکی دیگر از ویژگیهای معلمان خوب در موضع اختیار و قدرت است یعنی اینکه معلم،خود را در شکست یا پیروزی مسئول می­داند.چنین معلمی موضع اختیار و قدرت را درونی می­داند اما معلمی که این موضع را بیرونی بداند پیشامدها را به دیگران نسبت می­دهد و خود را مبرا می داند.

 

یکی دیگر از نقشهای معلم،وادار کردن دانش­آموزان به درست و منطقی فکر کردن است.

معلمان خوب پایه تدریس خود را روی انتقال صرف محتوا بنا نمی نهند بلکه بر اصل شناخت و استدلال منطقی بنا می کنند.

اگر معلمی اضطراب داشته باشد این رفتار او در دانش­آموزان نیز نمود پیدا می­کند.البته ممکن است شرایط مدرسه باعث این اضطرابات شود.معلمی که از رفتار شاگردان نگران است نمره را وسیله ای برای تهدید قرار میدهد و همین باعث ایجاد ترس در شاگردان می­شود.اضطراب معلم را میتوان بوسیله ی آشنا کردنش با فنون آموزشی برتر،معطوف کردن توجه اش به نگرانیهای شاگردان و یافتن راه حل و درمان مسائل موجود از بین برد.

 

معلمانی که میتوانند اختلالات و آشوبها را مهار و از بروز آنها جلوگیری کنند

یعنی به اصطلاح هوشیارند و میتوانند مسائل و مشکلات شاگردان را پیش بینی کنند کاسهایشان را به خوبی اداره می­کنند.

 

از شرایط لازم برای هر معلم شایسته ای این است که خود را موفق بداند،اگر با اجرای روشی از دانش­ آموزان بازخورد های مثبت دریافت کند اینها باعث تقویت و تشویقش می­شود.اما برای دستیابی به تدریس بهتر میتواند پرسشنامه هایی را تنظیم کند و از شاگردانش بخواهد پاسخ دهند و اگر ممکن بود کارشناس آموزشی به کار نظارت داشته باشد و نتیجه را با دفعات قبل مقایسه نماید.

 

 

دانلود فایل ورد همین مطلب