معرفی کتاب بینوایان اثر ویکتور هوگو

بازدید: 447 بازدید

معرفی کتاب بینوایان اثر ویکتور هوگو

 

معرفی کتاب بینوایان اثر ویکتور هوگو

 

بینوایان رمانی نوشته ی ویکتور هوگو، نویسنده ی سرشناس فرانسوی است. این کتاب اولین بار در سال ۱۸۶۲ منتشر شد. این رمان به عنوان «یکی از شش رمان برتر جهان» معرفی شده است.

این رمان با بررسی ماهیت قانون و بخشش، تاریخ فرانسه، معماری و طراحی شهری پاریس، سیاست‌ ها، فلسفه اخلاق، ضد اخلاقیات، قضاوت‌ ها، مذهب، نوع و ماهیت عشق را شرح می ‌دهد. بینوایان به محبوبیت بزرگی بر روی صحنه ی تئاتر و نمایش رسید.

کتاب بینوایان به صورت سوم شخص روایت می‌ شود و در آن نویسنده زمان را به جلو و عقب می ‌کشد و ماجراهای مختلف را روایت می‌ کند. این اثر هرآنچه را که لازم است درباره فرانسه قرن نوزدهم بیان کرده و یک اثر تاریخی، روانشناسانه، اجتماعی و عاشقانه محسوب می ‌شود. ویکتور هوگو ۱۷ سال را صرف نوشتن این اثر برجسته کرده است.

ماجرای رمان با داستان زندگی مسیو میری ‌یل، اسقف شهر دینی آغاز می ‌شود. پیرمرد ۷۵ ساله ‌ای که ویکتور هوگو در وصف مهربانی و خوبی ‌های او تقریبا ۱۰۰ صفحه ‌ای می ‌نویسد. این اسقف به هر طریقی به افراد بینوا کمک می ‌کند، دستمزدی که از دولت می‌ گیرد، پول مراسم ‌ها و حتی خانه خود را نیز وقف فقرا می ‌کند.

در ادامه ژان والژان وارد داستان می ‌شود. کسی که برای سیر کردن شکم بچه ‌های خواهرش دست به دزدی می ‌زند. او فقط یک قرص نان می‌ دزد اما به ۵ سال زندان محکوم می‌ شود. در زندان بر اثر اتفاقات و شرایط مختلف ۴ بار تلاش می ‌کند که فرار کند اما هر بار دستگیر می ‌شود و به مدت محکومیتش افزوده می ‌شود.

نهایتا ژان والژان ۱۹ سال را در زندان سپری می ‌کند. پس از ۱۹ سال از زندان آزاد می ‌شود. اما این تازه شروع بدبختی ‌های اوست. هنگام آزادی برگه زردی به او می ‌دهند که نشان دهنده این است که او یک مجرم است که به تازگی از زندان آزاد شده است. در همین حال است که ژان والژان وارد شهری می ‌شود که میری ‌یل، اسقف آن است.

ژان والژان در این شهر به دنبال لقمه‌ ای غذا و سرپناهی است که شب را سپری کند. اما هیچ دری به روی او گشوده نمی‌ شود. حتی دوباره در زندانی را می ‌زند و درخواست می ‌کند که او را بگیرند. در نهایت پیرزنی خانه اسقف را به او نشان می‌ دهد. اسقف میری ‌یل با آغوشی باز ژان والژان را می ‌پذیرد. به او غذا و اتاق می دهد که استراحت کند.

اما در مقابل، ژان والژان ظروف نقره‌ای اسقف را می‌ دزدد و فرار می ‌کند. هنگام فرار او را دستگیر می ‌کنند و نزد اسقف می ‌آورند. در همین حال است که اسقف به سرجوخه ژاندارمری می ‌گوید که خودش ظروف نقره‌ ای را به این مرد داده است و همان جا شمعدان‌ هایش را نیز به ژان والژان می ‌دهد. شمعدان‌ هایی که ژان والژان تا آخر عمر آن‌ ها از خودش دور نمی‌ کند.

حرف‌هایی که اسقف در این دیدار به ژان والژان می ‌زند، و همچنین در ادامه برخورد او با پتی ژوره، آشوبی در درون او ایجاد می ‌کند. پس از این ماجرا ویکتور هوگو، خواننده را به سمت یک ماجرای عاشقانه می‌ برد. ماجرایی که در آن فانتین وارد داستان می‌ شود. فانتین از عشق خود حامله است اما قبل از اینکه این موضوع مطرح شود، عشقش او را… کاراکتر ژان والژان برداشتی آزاد از زندگی اوژن فرانسوا ویدوک است.

ویدوک یک بد کار سابق بود که به سرپرستی پلیس مخفی فرانسه رسید و بعدها نخستین آژانس کارآگاه شخصی فرانسه را پی ریزی کرد. کتاب حاضر را انتشارات «داریوش» منتشر کرده است و توسط هافکو در اختیار شما دوستداران کتاب و کتابخوانی قرار می گیرد.

 

خرید